کد خبر: 266

دیدگاه امروز گزارش می‌دهد:

سه‌گانه‌ سرنوشت‌ساز در پارلمان دوازدهم

سه‌گانه‌ سرنوشت‌ساز در پارلمان دوازدهم

در بزنگاه تعیین ریاست مجلس، رقابت میان قالیباف، ذوالنوری و متکی به نماد آشفتگی درون‌جریانی اصولگرایان بدل شده است؛ جریانی که وحدت ظاهری‌اش، از درون ترک برداشته است.

به گزارش دیدگاه امروز، در حالی که کشور هنوز در شوک حادثه تلخ از دست دادن رئیس‌جمهور است، معادلات قدرت در پارلمان دوازدهم با سرعتی حیرت‌انگیز شکل تازه‌ای گرفته است. بنابراین روزی که ریاست مجلس شورای اسلامی برای چهارسال آینده مشخص می‌شود، اهمیت دارد. سه نام اصلی در این رقابت سهم‌خواهی قدرت، محمدباقر قالیباف، مجتبی ذوالنوری و منوچهر متکی هستند؛ هر یک نماینده بخشی از جریان متکثر اصولگرایی.

مجلس دوازدهم در حالی آغاز به کار کرده که تکلیف خط‌کشی‌های درون‌جریانی هنوز روشن نیست. اگرچه اصولگرایان در ظاهر اکثریت کرسی‌ها را در اختیار دارند، اما این اکثریت، برخاسته از ائتلاف‌های ناپایدار و رقابت‌های درون‌جناحی است. شاید بتوان گفت که مجلس دوازدهم نه تنها یک‌دست نیست، بلکه برآیند تشتت طیف‌هایی است که در چهار سال گذشته بارها علیه یکدیگر موضع گرفته‌اند.

پایداری‌ها که در دوره یازدهم هم رابطه‌ای پرتنش با قالیباف داشتند، این بار با ذوالنوری به صحنه آمده‌اند. پیام این انتخاب روشن است: حتی اگر نتوانند رئیس شوند، مراقب خواهند بود که قالیباف دوباره یکه‌تازی نکند. از سوی دیگر، نام منوچهر متکی به عنوان چهره‌ای معتدل‌تر و دیپلمات پیشین دولت احمدی‌نژاد، نماد تلاشی برای ایجاد تعادل در میان جناح‌های متخاصم است.

میراث‌دار اختلاف و تناقض

محمدباقر قالیباف، سیاستمدار کهنه‌کار و رئیس مجلس یازدهم، این بار نیز سودای ادامه ریاست دارد. او که سابقه سه دوره کاندیداتوری در انتخابات ریاست‌جمهوری را دارد، پس از حادثه هلی‌کوپتر رئیس‌جمهور، بار دیگر نامش در محافل به عنوان جانشین احتمالی رئیس دولت مطرح شد. اما فعلاً در میدان رقابت برای بهارستان باقی مانده است.

قالیباف طی چهار سال گذشته رابطه‌ای پر فراز و نشیب با دولت رئیسی داشت. اگرچه در بیشتر موارد، در همراهی با دولت سکوت اختیار کرد، اما در ماه‌های پایانی، با انتقاد از عملکرد اقتصادی دولت، به‌نوعی مسیر جدایی را کلید زد. هرچند، برای بسیاری این چرخش ناگهانی، بیش از آنکه واقعی باشد، نوعی مانور سیاسی برای حفظ قدرت تعبیر شد.

جریان پایداری اما، بارها با افشای پرونده‌هایی چون «سیسمونی‌گیت» یا مهاجرت فرزندان قالیباف، ضرباتی به اعتبار سیاسی او وارد کرد؛ و جالب اینکه همین جریان در انتخابات اخیر با او وارد ائتلاف شد و بعد از عبور از خط پایان، بلافاصله مسیر خود را جدا کرد.

مجلس تحت ریاست قالیباف، کارنامه‌ای پر از تصمیم‌های جنجالی دارد. مصوبه «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها» که عملاً بازگشت ایران به برجام را دشوار کرد، طرح صیانت که انتقادات گسترده‌ای برانگیخت، و مصوبه افزایش سن بازنشستگی که با اعتراضات زیادی روبه‌رو شد، همگی نمادهایی از سیاست‌ورزی پرهزینه‌ای هستند که منافع ملی را قربانی رقابت‌های جناحی کردند.

در میان همه این تصمیمات، شاید برخورد مجلس با برجام، نماد روشنی از تناقض و دوگانگی باشد. همان نمایندگانی که روزی برجام روحانی را آتش زدند، بعدها برای نسخه رئیسی آن کف زدند.

سه سناریو عمده برای آینده ریاست مجلس مطرح است:

۱. تداوم قالیباف: با حمایت بخشی از نمایندگان قدیمی و ائتلاف میان فراکسیون‌ها، احتمال تکرار ریاست قالیباف وجود دارد.

۲. تقسیم قدرت: ممکن است ریاست به قالیباف برسد اما سایر کرسی‌های هیئت رئیسه میان گروه‌های دیگر توزیع شود؛ در این صورت، قالیباف بیشتر نقش هماهنگ‌کننده خواهد داشت تا تصمیم‌گیر اصلی.

۳.عبور از قالیباف: اگر جناح‌های مخالف موفق شوند رأی اعضا را برگردانند، قالیباف ممکن است حتی از مجلس نیز استعفا دهد و به سمت دولت و انتخابات ریاست‌جمهوری آینده حرکت کند.

متکی؛ برگ معتدل میان دو قطب متخاصم

منوچهر متکی، وزیر خارجه پیشین و چهره‌ای دیپلماتیک، شانس آن را دارد که به گزینه اجماع بدل شود؛ به‌ویژه در صورت ائتلاف پنهان میان نمایندگان میانه‌رو و مخالفان سرسخت قالیباف و ذوالنوری. متکی با سابقه دیپلماتیک و خویشتنداری سیاسی، برای بسیاری از نمایندگان جدید، گزینه‌ای کم‌هزینه‌تر و قابل‌قبول‌تر است.

ذوالنوری؛ صدای خشم پایداری

مجتبی ذوالنوری، نماینده قم و عضو شاخص جبهه پایداری، همان کسی است که روزگاری در صحن مجلس خواهان عزل رئیس‌جمهور شد و برجام را به آتش کشید. او امروز برای ریاست مجلس پا پیش گذاشته اما در موضع‌گیری‌هایش همچنان با همان لحن تند و بی‌ملاحظه، نسبت به قالیباف و گذشته، مواضع خصمانه دارد.

ذوالنوری در نگاه بسیاری، تندرویی است که کمتر توانسته در قامت یک چهره فراجناحی ظاهر شود و همین، شانس او را برای ریاست کاهش داده است؛ هرچند حمایت بی‌چون‌وچرای پایداری‌ها پشت او ایستاده است.

پایان باز یک رقابت 

امروز، نبرد برای ریاست مجلس دوازدهم، صرفاً انتخاب یک رئیس نیست؛ بلکه بازتابی از آشفتگی گفتمانی و تشتت سیاسی در میان اصولگرایان است. در مجلسی که اکثریت درون‌جناحی خود را نیز به سختی می‌شناسد، هر سه گزینه، هم محتمل‌اند و هم در معرض حذف. در نهایت، این لابی‌های پنهان و رایزنی‌های شبانه‌اند که سرنوشت بهارستان را رقم خواهند زد.

انتهای پیام/
copied

دیدگاه‌تان را بنویسید